گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

27 ...

نمیاد ... !!!


شاید چون امروز همونقدر که بیشتر از هر روز فکر کردم، خالی تر از هر روز هم بودم ...

26 ...

یادمه اون شب گفتم میخوام بیام به خوابت ...


گفتی : تا صبح نمی خوابی ... و ظالمانه نخوابیدی ...


دیشب ، خوابت رو دیدم ...


خیلی نامردی ، حالا دیگه یه دستی میزنی ... ؟

25 ...

دیشب ... میخواستم روی یه لینک دیگه کلیک کنم ، نمیدونم طبق کدوم قانون مسخره دینامیک و مکانیک موس تکون خورد و اشتباهی روی یه لینک دیگه کلیک شد ...


اول نفهمیدم چی شده ولی بعد وقتی رنگ قالب وبلاگت رو دیدم بلافاصله صفحه رو بستم ... حتی عنوانش رو هم ندیدما ولی دلم بدجوری لرزید و شکست ...


من رو می بخشی ... ؟