تو این مدت، هرچی فکر کردم رو خلاصه اش رو نوشتم ...
بی پرده و صادقانه...
گاهی بهت شک میکردم، گاهی به خودم ...
گاهی ازت بدم میومد، گاهی از خودم ...
ته تهش، همه اش به خاطر این بود که خــیـــــــــــــلی مهم بودی ... یعنی اگه نبودی که ارزش ایــــــــــــــــــن همه فکر نداشتی !
من خیلی فکر کردم ... بعضیش به نتیجه رسید، بعضیش نه ... ولی ته تهش که چی، وقتی نمیدونم تو چی فکر میکنی خیلی چیزا سخت میشه ... !!!
من از فکر کردن و تصمیم گرفتن خسته شدم، میخوام هرچند روز که باقی مونده رو بخوابم ... :دی
هوممم...شب و روز فکر کردن...