گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

Simply

تو دور میشوی و غم ها نزدیک می شوند ...


آدم ها کمتر می شوند و خیابان ها شلوغ تر ...


و من شب ها با هراس های همآغوش می شوم و روز ها بر ناامنی ها بوسه می زنم ...


و مویه کنان از دهشت فراق ، همچنان مبهوت آن حکایت دیرینه ام ...


که چه ساده با یک نقطه ...


                             خنده ها، جنده می شوند ...

نظرات 1 + ارسال نظر
دخترک جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ

گناه را به گردن نقطه بینداز.

یا اگر خیلی ادعای واقع بین بودنت میشود ، قلم را هم ممکن است مقصر بدانی.

ولی هیچکس نمیپرسد پس گناه دست های ِ من و تو در این ابدال ِ هرزآلود چه شد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد