گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

گاهی سخن ...

گاه گفت های ما ...

probability

تو را جبر از من دور میکند ...


و من ... محکوم این جبر زمانی ام ...


محبوس در این جبر احساسی ...


تو را جبر از من دور می کند ...


و من در اسارت این جبر جغرافیایی ...

                           هر روز احتمال با تو بودن را کمتر می یابم ...





«جبر و احتمال» من از روز ازل بد بود ...

Alone Again

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

Round !

بهار می گذرد ...


و تابستان از پس آن ...


و پائیز ... و زمستان می گذرد ...


و باز بهار می آید ... و تو باز پیش من نیستی ...


و من باز می نویسم : بهار میگذرد ...


و تابستان از پس آن ...


...


...

Economic Crusade

سکه های خوشبختی و اقبالم را ...


سپرده گذاشته ام، دو ساله ...


با سود پس از سررسید ...


و باهم بودنمان را پس انداز میکنیم، برای روز مبادا ...


و در این روز های تنگدستی ...


این چیزی از جهاد اکبر، کم ندارد ...




و امسال به راستی برای من ، سال جهاد اقتصادی است ...

Patience

تو بودی که خواستی دوری ها را کنار بگذارم ...


تو بودی که مرا به با هم بودن ها دلبسته کردی ...


و امروز این خود توئی که دم از دوری میزنی ...


و امروز این منم که افسوس میخورم، کاش از ابتدا دوری را ترجیح داده بودم ...



تنها خوشحالم که از ابتدا، در این کوهستان، زیر این آفتاب های سوزان سرنوشت، در میان سنگلاخ مسیر های زندگی، وقتی تشنه به دنبال قطره ای شادی می گشتم ... شکیبایی را خوب آموخته ام ...




I Shed a tear 'cause I'm missing you
I'm still alright to smile
Girl, I think about you every day now
'Was a time when I wasn't sure
But you set my mind at ease
There is no doubt you're in my heart now
Said woman take it slow
It'll work itself out fine
All we need is just a little patience